به گزارش روابط عمومی پژوهشکده هنر فرهنگستان هنر، پژوهشکده هنر با همکاری انجمن علمی باستانشناسی ایران و سایر سازمانهای مرتبط، همایش ملی »میراث فرهنگی و هنری سیراف در پهنه خلیج فارس« را سهشنبه 19 دیماه در فرهنگستان هنر بهصورت حضوری و برخط برگزار کرد.
در مراسم افتتاحیه، سعید امیرحاجلو، نایبرییس انجمن علمی باستانشناسی ایران و دبیر اجرایی همایش، گزارشی از روند برگزاری و اهداف همایش ارائه داد و گفت: پیشنهاد برگزاری این همایش از طرف پژوهشکده هنر فرهنگستان هنر مطرح شد و پس از تشکیل شورای علمی همایش، تعداد 35 چکیده مقاله در ارتباط با هنر، معماری و میراث فرهنگی سیراف دریافت کردیم که در نهایت 19 مقاله پس از موفقیت در داوری پذیرفته شدند و در کتاب چکیده مقالات همایش ملی سیراف به چاپ رسیدند ودر پایگاه علوم استنادی جهان اسلام ISC، به شماره ۵۸۹۹۵-۲۲۱ ثبت شده است که از این تعداد مقاله،10 مقاله برای سخنرانی در روز همایش در نظر گرفته شده است.
در ادامه، محمداسماعیل اسمعیلی جلودار، رئیس انجمن علمی باستانشناسی ایران و دبیر علمی همایش، ضمن تشکر از پژوهشکران و محققان گفت: آنچه مشخص است، سیراف، داستانها و روایتهای مختلفی دارد و متأسفانه شُکوه و عظمت گذشته آن،امروز با یک شِکوه و گلایه بزرگ همراه است و آن هم توسعه بدون برنامه است. بندر سیراف نقش پررنگ و حق بزرگی بر گردن ما ایرانیان دارد و دریانوردان این منطقه به نمایندگی ما، اقصی نقاط گیتی را درنوردیدند و منشاء خیر و برکت شدند.
در ادامه، علی تقوی، سرپرست پژوهشکده هنر فرهنگستان هنر، ضمن خیر مقدم به استادان و پژوهشگران، گفت: جایجای ایران نشان از تمدنهای کهن و شهرهای تاریخی دارد که با وجود کاوشها و پژوهشهایی که بهخصوص در چند دهه اخیر صورت گرفته است، هنوز رازهای سر به مهر فراوانی در خود نهان دارند. یکی از برنامههای اساسی فرهنگستان هنر در سالهای اخیر، پرداختن به همین حوزههای تمدنی و شهرهای تاریخی کهن بوده است که اگر بخواهیم بهطور خاص نام ببریم، باید به برگزاری دو همایش درباره هنر و تمدن جیرفت و شهر سوخته اشاره نماییم. دیگر گستره جغرافیایی که هنر و معماری آن در کانون توجه پژوهشکده هنر قرار گرفت، شهر تاریخی سیراف در پهنه خلیج فارس است.
سرپرست پژوهشکده هنر، در ادامه با بیان اینکه در کتابهای تاریخ و جغرافیا مکرر از سیراف یاد شده است،مستند به کتاب تاریخ وصاف، نوشته عبدالله بن فضلالله شیرازی، افزود: نویسنده کتاب ضمن پرداختن به جزایر خلیج فارس، در عباراتی کوتاه به سیراف نیز پرداخته و به سبب حضور جمع بسیاری از محققان، عالمان، زبانآوران، توانگران و تاجران در سیراف، از آن تعبیر به مدینه فاضله عهد خود کرده است.آنگونه که از متن تاریخ وصاف استنباط میشود، عمده آبادانی و رونق سیراف در ایران دوره اسلامی، مربوط به دوره آل بویه است و رفتهرفته بنا به دلایلی از نقش آن بهعنوان بندرگاهی مهم در مبادلات تجاری و بازرگانی کاسته میشود.
مدیریت نشست تخصصی نخست را علیرضا انیسی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری بر عهده داشت. وی در سخنانی گفت: شاید ما امروز از آن شکوه و جلالی که سیراف داشته، چیزی نبینیم ولی به گذشتهای افتخار میکنیم که تکیهگاه ایران در خلیج فارس بوده و همانطور که گفته شد نه تنها تکیهگاه اقتصادی بوده بلکه پایگاه و مبدا صدور فرهنگ ایران به آفریقا، هند و چین نیز بوده است که سخنرانان در نشستهای این همایش به گوشهای از آن اشاره خواهند کرد و من امیدوارم که موضوع سیراف و امثالهم همیشه در دستور کار باشد که یادآور شکوه و بزرگی کشور ما در گذشته است.
در ادامه پریسا ناصری، دانشآموخته دکتری باستانشناسی از دانشگاه بوعلی سینا همدان،به سخنرانی با موضوع: «دست ساختهای هنری صدفهای دریایی و مهرههای کوسهای کاوشهای سیراف در تجارت دریایی خلیج فارس و اقیانوس هند»پرداخت و گفت:بر اساس دادههای فرهنگی که از سیراف به دست آمده است، میتوان گفت صدفهای یافت شده از بندر سیراف منشأ زیستی خلیج فارس و اقیانوس هند را دارند. ضایعات صدف نشان میدهد که احتمالاً این صدفها برای تولید یک شیء خاص (احتمالاً النگو) بریده و صیقل داده شدهاند. همچنین از مهره ستون فقرات کوسه نیز برای ساخت مهرههای تزیینی استفاده شده است. هرچند دقیقاً نمیتوان گونه زیستی کوسهها را شناسایی کرد، اما اشارات منابع تاریخی مبنی بر تجارت صدف و مهره در مسیر راه دریایی نشان از اهمیت این ماده در بازرگانی دریایی سیرافیان با جهان پیرامونی خود دارد.
در ادامه محمداسماعیل اسمعیلی جلودار، دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه تهران و رئیس انجمن علمی باستانشناسی ایران به سخنرانی با عنوان مقاله:«میراث فرهنگی و هنری ایران و چین بر اساس یافته های فرهنگی سیراف در خلیج فارس» پرداخت و گفت: این منطقه همواره دارای اهمیت بوده و با شکل گیری موج جدید مطالعات باستان شناسی و بهویژه توجه به مطالعات هنر و معماری اسلامی، یکی از سازمانیافتهترین کاوشها در حوزه مطالعات باستان شناسی و هنر اسلامی توسط یک گروه بزرگ تحقیقاتی با نام «گروه کاوش مشترک باستانشناسی ایران و انگلستان» از سال 1966م کار مطالعاتی خود را آغاز کرد و به مدت شش فصل تا سال 1976م ادامه داد. نتیجه فعالیتهای این گروه، علاوه بر کشف فضاهای معماری و شهرسازی، شناسایی تعداد زیادی از آثار هنری و کاربردی دیگر در حوزههای هنر فلز، سفال، شیشه و... بود که برخی از این آثار در موزه های سراسر دنیا و بخش اصلی آن در مخزن موزه ملی ایران نگهداری میشود. کاوشگران سیراف علاوه بر فعالیتهای میدانی، چندین جلد کتاب تخصصی به چاپ رسانیدهاند و تعدادی مقاله نیز منتشر نمودند. از این فعالیتها میتوان به عنوان یکی از مهمترین و بزرگترین برنامه های باستانشناسی انجامشده در سواحل خلیج فارس در گذشته یاد کرد. وی در ادامه با نمایش تصاویری از آثار، به میراث فرهنگی و هنری ایران و چین بر اساس یافته های فرهنگی و هنری سیراف در پهنه خلیج فارس پرداخت.
در ادامه فاطمه شهیدیفر، دانشآموخته کارشناسیارشد باستانشناسی از دانشگاه تهران به سخنرانی با موضوع «انتقال فرهنگ ایرانی ـ اسلامی در چین بر اساس مطالعه تطبیقی سنگقبرهای موجود در بندر چوانجو چین و بندر سیراف در ایران» پرداخت و ضمن بیان پیشینهای از مبادلات فرهنگی و تجاری ایران از مبدا خلیج فارس به سایر کشورها در ادوار مختلف تاریخی، گفت:شواهد سنگ قبور چوانجو نشان میدهد که اغلب این سنگ قبور متعلّق به مسلمانان ایرانی بوده و این سنگ قبور نمونههای بارزی از فرهنگپذیری را ارائه میدهد. سنگ قبرهای بندر سیراف تلفیقی از هنر ایرانی-اسلامی است که بازتاب آن در سنگ قبور مسلمانان ایرانی و چینی چوانجو قابل مشاهده است. بدین ترتیب، هنر ایرانی-اسلامی و ترکیب آن با هنر چینی در سنگ قبور چوانجو دیده میشود و نمونههای چوانجو، با هنر سنگ قبور سیراف قابل مقایسه است. بنابراین، بررسی فرهنگ مسلمانان و چگونگی انتقال آن از طریق سنگ قبور یافت شده در سیراف و چوانجو نشان میدهد یک فرهنگ انتقال یافته از ایران، چگونه در بستر محلی خود در چین پذیرفته و مورد توجه قرار گرفته است.
در ادامه حسن مرادی، دانشآموخته دکتری باستانشناسی دوران اسلامی، به سخنرانی درباره «مجموعه گچبریهای سیراف در موزه ملّی ایران» پرداخت و گفت:بررسی مجموعه گچبریهای سیراف در موزه ملی ایران که نتیجه کاوشهای مشترک ایران و انگلیس، تحت سرپرستی دیوید وایتهاوس، در فاصله سالهای ۱۹۶۶تا ۱۹۷۳م. است، شامل ۸۳قاب و قطعه گچبری است که به عنوان بخشی از سهم ایران به مخزن موزه ملّی ایران راه یافته است. بیشترین تعداد قطعات از بخش مسکونی سیراف به دست آمده و شامل گچبریهای قالبی است که به دو صورت قاب یا نوارهای تزیینی، به صورت تزیینات وابسته به معماری، به کار میرفتهاند. همچنین از دیگر بخشها، از جمله مسجد جامع، محوطه کاخ و محوطه ساختمانها، یافتههای گچبری مهمی به دست آمده که علاوه بر تزیینات معماری به عنوان پوشش قبر نیز به کار میرفته است. این گچبریها به دو گروه کلی قالبی و تراش طبقهبندی میشوند که گروه تراش قدمت بیشتری دارد. گچبریهای تراشیده به همراه گروه سبکسامرا که به نسبت تعداد کمتری دارند، از نظر تاریخ گذاری احتمالاً با دوره شکوه و شکوفایی سیراف در طی قرن های سوم و چهارم هجری ارتباط دارند. گچبریهای قالبی به عنوان سبکی محلی تفسیر میشوند که از نظر ترکیببندی، شباهت زیادی با نمونههای دوره سلجوقی دارند.
مدیریت نشست تخصصی دوم را محمدحسن طالبیان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و عضو گروه تخصصی معماری و شهرسازی فرهنگستان هنر،بر عهده داشت. وی در توضیح موضوعات سخنرانیهای این نشست گفت:در این نشست سعی میکنیم با توجه به تکنولوژیهای جدیدی که در دسترس است، اتفاقاتی را از دل مصنوعاتی که به دست آمده و کاوش شده، استخراج کنیم تا اطلاعات بیشتری از گذشته به دست آوریم. در موضوع شیشه در سالهای اخیر بهواسطه چالشهایی که وجود داشته است با مهندسیهای مختلفی که موجود است به آنالیز عنصری شیشههای قدیمی ورود کردهایم و اطلاعات فراوانی را بدست آوردهایم. بنابراین میتوان به هنر شیشهگری در سیراف، با نمونههایی که با این تکنولوژی مورد بررسی قرار گرفته اند، نگاه کرد و به موضوعات ریختشناسی و فرمشناسی و تجارت و تبادل بین ایران و چین پرداخت.
در ادامه، داوود آقاعلیگل، پژوهشگر پژوهشگاه علوم و فنون هستهای،به سخنرانی با موضوع «هنر شیشه گری در سیراف؛ اندازه گیری ترکیبات عنصری شیشههای اسلامی به دست آمده از سیراف»پرداخت و گفت: نتایج به دست آمده از آنالیز میکروپیکسی نشان میدهد که شیشه های آنالیزشده از سیراف از نوع سیلکا-سودا-آهک است. همچنین با توجه به میزان اکسید منیزیم و اکسید پتاسیم موجود در نمونه های آنالیزشده، ظروف آنالیز شده همگی از نوع شیشه هایی هستند که منبع تأمین اکسید سدیم آن خاکستر بوده است.اما در النگوها یک نمونه شیشه ناترونی یافت شده است و نیز از دیگر نتایج مهم به دست آمده از آنالیز نمونه های این محوطه این است که مشخص شد در فرایند ساخت شیشه های مربوط به این محوطه از منابع تأمین کننده سیلیس و خاکستر متفاوتی استفاده شده است که نشان دهنده منشاء و محل تولید متفاوتی هستند و همچنین بر اساس تغییرات میزان اکسید آهن برحسب اکسید منگنز نمونه های آنالیزشده از این محوطه به دو گروه عمده تقسیم میشوندکه نشاندهنده فرایند تولید متفاوتی هستند.
در ادامه، مژگان خانمرادی استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه تهران،به سخنرانی با موضوع «مطالعه تطبیقی گچبریهای مکشوفه از سیراف با تأکید بر نمونههای موجود در موزه بریتانیا»پرداخت و گفت:مطالعات تطبیقی قطعات، بیانگر شباهت نقشمایه های فوق با گچبری های مکشوفه از سامرا، مسجد نایین، مسجدجامع اصفهان، چال ترخان، نیشابور، مسجد سیمره، و برخی از دیگر نقاط است. همچنین برخی از نقش مایه های به کار رفته بر روی گچیری های سیراف با گچبری محوطه های قلعه یزدگرد، اوروک، آشور، نیپور، بابل، قلعه ضحاک، بیشاپور، کیش، حاجی آباد، خارک، قصرابونصر، نظام آباد، حصار، تپه میل، برزقاوله، قلعه هزاردر، تیسفون، بازه هور، قلعه گوری و گوریه شباهت دارد که بیانگر تداوم کاربرد اغلب نقشمایه ها از دوره اشکانی تا دوره اسلامی است. با آنکه گچبرﻱ های سیراف، ﺩﺭ ﺷﻴﻮه ﺳﺎﺧﺖ و نقشمایه ها ﻣﻴﺮﺍﺙﺩﺍﺭ ﻫﻨﺮ اشکانیان و ﺳﺎﺳﺎﻧیان است، ﺩﺭ ﺧﻠﻖ ﺁﺭﺍﻳﻪﻫﺎﻱ ﺗﺰﺋﻴﻨﻲ ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺗﻘﻠﻴﺪ، ﻧﻮﺁﻭﺭﻱﻫﺎﻳﻲ همانند نقش چرخ دنده ای و نقش نامنتظم ﻭ یا ﺗﺮکیب ﻧﻘﻮﺵ ﺍﺭﺍﺋﻪ کرﺩﻩ ﺍﺳﺖ. گچبری های سیراف نمونه ای کامل از تأثیر هنر گچبری ایران باستان بر هنر گچبری دوران اسلامی است که نقشمایه های کنگره، برگ کنگر، برگ نخل، روزتها، میوه درخت کاج، نقوش مرواریدی، برگ و خوشه انگور، برگ شبدری، جناغی و غیره این تاثیر را به خوبی نشان داده اند.
در ادامه، محمد مرتضوی، عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان،به سخنرانی با موضوع «مطالعه ترکیب آلیاژی تعدادی از اشیاء فلزی به دست آمده از کاوشهای باستانشناسی بندر سیراف»پرداخت و گفت:طبق مطالعه متالورژیکی اولیه بر روی تعدادی از آثار فلزی به دست آمده از حفاریهای باستانشناسی، دوازده نمونه با اَشکال متنوع برای این منظور انتخاب شد تا درک بهتری از ترکیب آلیاژهای مختلف مورد استفاده در محوطه به دست آید. آنالیز عنصری نمونهها، استفاده از طیف متنوعی از فلزات و آلیاژها را در ساخت این آثار نشان داد. استفاده از آلیاژ آهن در ساخت یکی از اشیا شناسایی شد. تنوع ترکیب آلیاژی شناسایی شده در اشیای این محوطه، فناوریهای مختلف فلزگری را نشان میدهد که میتواند دلالت بر جایگاه تاریخی این بندر به عنوان مرکز مبادله، صادرات و واردات کالا داشته باشد. به عبارتی، گوناگونی ترکیب آلیاژی میتواند حاصل ورود کالاهای مختلف به این محوطه تاریخی باشد. با وجود این، مطالعه اشیای فلزی بیشتر میتواند به روشنتر شدن این موضوع کمک کند.
مدیریت نشست تخصصی سوم را ندا اخوان اقدم، معاون پژوهشی پژوهشکده هنر فرهنگستان هنر، بر عهده داشت. وی ضمن خوشامدگویی به مهمانان و با ابراز خرسندی از اینکه بعد از گذشت یکسال و نیم همکاری مستمر تیم علمی و اجرایی، امروز شاهد دستاوردهای پژوهشی قابل ملاحظهای هستیم، از همه دستاندرکاران برگزاری این همایش تشکرو قدردانی کرد.
در ادامه، انسیه یعقوبی، دانشآموخته کارشناسیارشد باستانشناسی از دانشگاه تهران،به سخنرانی با موضوع «معرفی و تحلیل کارکرد اشیاء عاجی بندر سیراف در موزه ملّی ایران»پرداخت و گفت:در این پژوهش، اشیاء عاجی سیراف به سه دسته کلی تقسیم شدند: دسته اول 18 نمونه سردوک که دارای فرم مخروطیشکل با حفرهای در وسط هستند. 16 نمونه دارای تزیینات هندسی و 2 نمونه دارای تزیینات هندسی و گیاهی هستند. پرتکرارترین نقش، دوایر کوچک است. این نقش بر روی بسیاری از اشیاء عاجی، استخوانی و سنگی دیده میشود. دسته دوم 5 نمونه صفحات و وسایل بازی است که فرم مربع و مستطیل دارند و به جز یک مورد، با نقش دوایر کوچک تزیین شدهاند. آخرین دسته نیز 5 نمونه باقیمانده است که در دستهبندی قبلی قرار نمیگرفتند و شامل بخشی از ظرف، تزیینات اشیاء دیگر و همینطور قطعات خرد شده عاج هستند.
اشیاء عاجی از 6 کارگاه به دست آمده است که نشاندهنده پراکندگی نسبتاً بالا و کاربردی بودن اشیاء عاجی در میان مردم سیراف است. وجود اشیاء نیمهکاره در بین دادهها، نشاندهنده وجود هنرمندان و صنعتگران محلی است. همچنین تعداد بالای سردوک نخریسی نشان میدهد که صنعت نساجی در این شهر رونق داشته است.
در ادامه، یعقوب محمدیفر، استاد دانشگاه بوعلی سینا همدان به سخنرانی با موضوع «بررسی شبکهراه دارابگرد ـ سیراف»پرداخت و گفت:یکی از شبکهراههایی که سیراف را به مراکز قدرتی-سیاسی متصل میکرد، شبکهراه دارابگرد-سیراف بوده که مقدسی آن را شرح داده است. این شبکهراه علاوه بر اتصال دارابگرد به مناطق ساحلی خلیجفارس، دارابگرد را در نقش مرکز واسطهای برای ارتباط مناطق شرقی ایران با مناطق ساحلی قرار داده است. بر اساس بررسیهای انجام شده، مسیر دارابگرد-سیراف احتمالاً با توجه به قلعهها، کاروانسراها و آثار باقیمانده از دوران ساسانی در این مناطق، مورد استفاده بوده است. همچنین اوج استقرار در مناطق دارابگرد، دشت کاریان-هرم، منطقه فیشور و سده خنج و گلهدار بر اساس بررسیهای باستانشناسی در عصر ساسانی میباشد. در دوران میانه اسلامی با عبور راه هرمز-لار-شیراز، افول سیراف و همچنین درگیریهای سیاسی مناطق گرمسیرات با کانون قدرتی شیراز، کانونهای واسطهای و شبکه اصلی راههای جنوب شهربی فارس در مناطق شرقی گسترش و تمرکز یافت. دادههای سفالی محوطههای ساسانی در مسیر راه دارابگرد-سیراف، به ویژه دشتهای شمالی خلیج فارس، دارای همگونی با مناطق ساحلی است.
در ادامه، محمدصادق داوری، دانشجوی دکتری باستانشناسی دانشگاه محقق اردبیلی به سخنرانی با موضوع «تحلیل جایگاه سیراف و نیشابور به عنوان دو مرکز بازرگانی دریایی و خشکی ایران با چین در صدر اسلام بر پایه مدارک اسنادی و باستانشناختی»پرداخت و گفت: ارتباطات بازرگانی بین ایران و چین، در دوران اسلامی، از طریق دو مسیر دریایی و خشکی انجام می شد. راه خشکی که امروزه موسوم به جاده ابریشم است از شمال شرق چین تا ایران امتداد داشت. در مسیر آن، مراکز و شهرهای مهمی قرارداشت. مهمترین این شهرها در پهنه فرهنگی ایران شهر نیشابور بود. یکی دیگر از راههای ارتباطی ایران با چین از طریق دریا و خلیج فارس بود. امروزه بقایای بنادر باستانی بسیاری در سواحل خلیج فارس باقی مانده است که مهمترین آنها بندر باستانی سیراف است. اسناد و مدارک ارتباط و تجارت این دو مرکز بزرگ جهان اسلام با چین، با رویکرد تاریخی، قابل بررسی و مقایسه است. مدارک بهدستآمده از طریق کاوشهای هیئت باستانشناسی امریکایی در نیشابور و هیئت مشترک ایران و انگلیس در سیراف و سایر کاوشهای باستانشناسی انجام شده، بیانگر وجود دو بنگاه معاملاتی بزرگ یا دو مرکز بازرگانی بازپخشانی در نیشابور و بندر سیراف است که به نوعی ارتباط دهنده تجارت جهان شرق به غرب، با حاکمیت ایران بر راههای تجاری و شکلگیری اتحادیه بینالمللیِ تجاری بوده است.
در اختتامیه این همایش، ضمن رونمایی از کتاب مجموعه مقالات همایش با عنوان «هنرنامه سیراف»، از سخنرانان همایش با اهداء لوحهای سپاس، قدردانی شد و در پایان، بیانیه این همایش قرائت شد.