پژوهشکده هنر فرهنگستان هنر، نشست تخصصی نقد و بررسی کتاب «تفکرات فلسفی در باب موسیقی (سدههای میانه اسلامی)» را برگزار کرد.
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده هنر، این پژوهشکده نشست تخصصی نقد و بررسی کتاب «تفکرات فلسفی در باب موسیقی (سدههای میانه اسلامی)» نوشته فضل الشهادی را با سخنرانی هومان اسعدی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، و سهند سلطاندوست، مترجم کتاب، در روز دوشنبه 5 آذرماه 1403برگزار کرد.
مجید پروانهپور، هدایتگر نشست، عضو هیئت علمی و مدیر گروه نظریه و نقد هنر پژوهشکده هنر، ضمن خوشآمدگویی به مهمانان و معرفی سخنرانان، گفت :تاریخ مباحث نظری درباره موسیقی، متاسفانه چندان قوی نیست، بویژه هنگامی که پای فلسفه موسیقی در کشورمان به میان می آید، به رغم اینکه پژوهشگران بسیاری تاکید دارند که باید به این سوابق توجه کرد، اما عنایت کافی نمیشود که البته آن هم دلیل جامعهشناختی خاص خود را دارد که به نظر میرسد لازم است به آن پرداخته شود و هدف از چنین نشستهایی که بعد از انتشار کتاب برگزار میشوند،کمک به رواج و اشائه همین نگاه در ضرورت توجه به مباحث فلسفی است و امید ما این است که کتابها بیشتر خوانده شوند و آن دغدغههای فلسفی که در تاریخ تفکر ما وجود داشته است، بیشتر و بیشتر جای خودشان را در میان دانشجویان باز کنند.
سپس هومان اسعدی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، ضمن تشکر از آقای سلطاندوست بابت ترجمه کتاب »تفکرات فلسفی در باب موسیقی« و کارهای ارزندهای که در سالهای اخیر انجام دادند، به سخنرانی درباره تاریخ موسیقی و تفکرات فلسفی در حوزه موسیقی جهان اسلام از دو منظر مولف کتاب »تفکرات فلسفی در باب موسیقی «و دیگری ترجمه آن پرداخت و گفت: در حوزه فلسفه موسیقی در جهان اسلام، با توجه به اینکه موضوع بسیار جالب و مهمی است، تقریبا با فقر زیادی در خصوص منابع روبرو هستیم و کتاب «تفکرات فلسفی در باب موسیقی» نوشته فضل الشهادی یکی از برجستهترین منابع این حوزه بهشمار می آید که در این کتاب، سازماندهی مطالب خوب ارزیابی میشود و نکات مهمی در مورد دیدگاههای اصلی پوشش داده شده است و تعریف عملیاتی نیز اراده شده است که منظور، از قرن سوم تا نهم است و نویسنده ،خارج از این محدوده زمانی نرفته است.
اسعدی به نکات قابل توجهای که در تقسیمبندی کتاب وجود دارد اشاره کرد و گفت: بخش اول کتاب، متاثر از یونان است و بخش دوم کتاب در مورد بحث سماع و حرمت و حلیت. فضل الشهادی،مولف کتاب «تفکرات فلسفی در باب موسیقی»، عرب زبان است و با وجود اینکه کمتر در لبنان و بیروت زندگی کرده است در این کتاب از منابع عربی استفاده کرده و با توجه به اینکه کمتر به زبان فارسی آشنایی داشته است از منابع فارسی در این کتاب، کمتر استفاده شده است.
اسعدی در ادامه اضافه کرد: موسیقی به عناصر و ارکان مختلفی مربوط میشود و حتی دیدگاههای فنیتری که در مورد تئوری موسیقی مطرح میشود همه نشان از ارتباطات گسترده آن دارد. کشفیات باستانشناختی نشان میدهد که در بین النهرین باستان بسیاری از این مسائل قدمت بیشتری دارد و از چهار هزار سال قبل یک همچین گامی که به فیثاغورث در تاریخ نسبت داده میشود، در بین النهرین بوده است.
اسعدی در مورد ترجمه کتاب گفت: ترجمه این گونه کتابها حقیقتا دشوار هستند، وقتی منابعی در مورد این مناطق نوشته میشود و از زبان فارسی و عربی وارد زبان انگلیسی میشوند و دوباره به زبان فارسی یا عربی ترجمه میگردند کار ترجمه را بسیار سخت میکنند،مخصوصا اگر نویسنده هم آن دقت نظر لازم را در بیان اصطلاحات نداشته باشد و مسئله مهم دیگر، مسئله تاریخمندی مفاهیم است که هم به ترجمه و هم به تألیف مربوط است، یعنی واژههای فنی هستند که در زمانهای مختلف، معانی مختلفی داشتهاند و در تالیف و ترجمه میبایست به مفاهیم و معانی آنها با در نظر گرفتن تاریخ بهکارگیری آنها، توجه شود و در ترجمه این کتاب تا حد بسیار زیادی مفاهیم به خوبی منتقل شدهاند، هرچند گاه در معادلگزینی، دوگانگیهایی دیده میشود که البته در انتقال مفاهیم تأثیری نداشته است.
سپس سهند سلطاندوست، مترجم کتاب «تفکرات فلسفی در باب موسیقی»، به سخنرانی پرداخت و گفت: ترجمه این کتاب، ترجمه متنی است که چه در لفظ و چه در محتوا، ترجمه از زبان عربی است، یعنی در ابتدا فکر و لفظ عربی بوده و در سال 1995، با غلطهای املایی بسیاری وارد زبان انگلیسی شده است و سپس به فارسی ترجمه گردیده است و از نظر من بسیاری از بخشهای این کتاب به لحاظ محتوای علمی نیاز به روز آمدسازی دارد، بهخصوص در گام فیثاغورثی و بین النهرینی و این کتاب یگانه کتابی است که در مورد تفکرات فلسفی در عالم موسیقی بوده است و نه درباب فن موسیقی یا علم موسیقی، بلکه مشخصا در مورد آرای فیلسوفان مسلمان صحبت کرده است و در واقع مقالاتی است که در طول سالها نوشته و در این کتاب جمعآوری شده است. منابعی که در تألیف این کتاب استفاده شده تشدد دارد و پیدا کردن منابع اصلی، کار ترجمه را بسیار دشوار نموده است. یکی از امتیازات این کتاب بخش نخست فصل پنجم آن است که در مورد حسن کاتب است که خیلی مرا ترغیب کرد که این کتاب را ترجمه کنم.
سلطاندوست در ادامه افزود: عنوان فرعی کتاب، سدههای میانه اسلامی است که کاش در طراحی جلد در عنوان اصلی و بهطور مشخصتری به کار برده میشد، چرا که در این کتاب راجع به کانت و هگل و شوپنهاور صحبت نمیشود، بلکه در مورد فیلسوفان مسلمان صحبت شده است و اینکه این کتاب اصلا برای مخاطب عام نیست، مگر اینکه مقدمه مترجم خیلی دقیق مطالعه شود و در مقدمه قید کردم که چون نمیخواستم از کلمات امروزی استفاده کنم از کلماتی استفاده کردم که افرادی که با متون قدیمی موسیقی آشنایی دارند، بهتر درک میکنند.
این نشست تخصصی با پرسش و پاسخ حاضران خاتمه یافت.